پوتین چگونه اهرمهای فشار علیه اروپا را از دست داد؟
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۸۷۲۹۵
به گزارش خبرآنلاین نشریه فارن پالیسی در مقاله ای با عنوان اقتصاد جهانی دیگر به روسیه نیاز ندارد نوشت:
ولادیمیر پوتین، در بخش عمده سال گذشته و از زمان تهاجم آن کشور به اوکراین بر قدرت مطلق خود در حوزه انرژی سوار شده و اقتصاد جهانی را گروگان هوا و هوس خود نگهداشته بود.
پوتین از تابستان گذشته عرضه گاز طبیعی به اروپا را متوقف کرده و به این امید که اروپاییها در زمستان لرزان و رهبران خود را برانگیزند و ادامه حمایت سیاسی از اوکراین را غیرممکن سازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سال ۲۰۲۱، ۸۳ درصد گاز روسیه به اروپا صادر شد و مجموع صادرات جهانی به روزانه ۷ میلیون بشکه نفت و ۲۰۰ میلیارد مترمکعب گاز در سال رسیده و حدود نیمی از درآمد روسیه را تشکیل داده بود.
حتی مهمتر از آن صادرات کالاهای روسیه نقش مهمی در زنجیره تامین جهانی داشت؛ اروپا برای ۴۶ درصد از گاز خود به روسیه متکی بود و وابستگی قابل مقایسه به سایر محصولات روسیه از جمله فلزات و کود داشت.
ولی اکنون با نزدیک شدن به یک سالگی تهاجم روسیه به اوکراین، آشکار شده که روسیه برای همیشه قدرت اقتصادی پیشین خود را در بازار جهانی از دست داده است. زمستان وحشتناک برای اروپا فرا نرسید و استفاده حداکثری پوتین از اهرم انرژی بدون هیچ گونه اتفاق خاصی سپری شد.
اروپا به دور از انجماد، به سرعت گاز طبیعی را جایگزین و با چرخش به سوی گاز طبیعی مایع تامین کرد. این شامل صادرات حدود ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز از آمریکا است که دو و نیم برابر بیش از صادرات گاز طبیعی مایع آمریکا به اروپا در قبل از جنگ اوکراین است.
و همراه با افزایش تولید از منابع تجدیدپذیر، هستهای و در مقطعی زغالسنگ، این منابع جایگزین وابستگی اروپا به گاز روسیه را به ۹ درصد از واردات کل گاز کاهش داده و در واقع امروز اروپا بیش از هر زمان دیگری که از روسیه گاز وارد میکرد، گاز طبیعی مایع و از منابع دیگر میخرد.
علاوه بر این، زمستان گرم اروپا نه تنها بدان معناست است که بدترین سناریو در مورد اروپا تحقق نیافت بلکه مخازن ذخیره اروپا میتواند تا زمستان آینده نیز ظرفیت خود را حفظ کند. در ژانویه، مخازن ذخیره آلمان به میزان ۹۱ درصد پر بود که این میزان در سال گذشته ۵۴ درصد بوده و این بدان معناست که اروپا در سال ۲۰۲۳ به گاز کمتری نسبت به سال ۲۰۲۲ نیاز خواهد داشت.
علاوه بر این، روزهای گرانی انرژی در جهان در میان فشارهای تحت تاثیر روسیه، برای همیشه به پایان رسیده و علاوه بر تقاضای کمتر مورد انتظار اروپا برای گاز طبیعی، چین نیز در حال دور شدن از گاز و حرکت به سوی منابع داخلی میباشد.
همراه با عرضه سریع گاز طبیعی مایع جای تعجبی ندارد که بازار آتی گاز، قیمت گاز را ارزانتر از سطح قبل از جنگ برای سالهای آینده قیمتگذاری کند. از سوی دیگر، پوتین هیچ اهرم باقی مانده دیگری ندارد و راهی برای جایگزینی مشتریان اصلی سابق خود را نیز ندارد.
پوتین در حال حاضر عملا هیچ سودی از فروش گاز عایدش نمیشود، زیرا فروش قبلی ۱۵۰ میلیارد مترمکعبی گاز لوله کشی به اروپا با ۱۶ میلیارد مترمکعب به چین جایگزین شده و تغییری در فروش جهانی گاز طبیعی مایع ایجاد کرده که به سختی برای پوشش هزینهها کافی میباشد.
و اکنون روزهایی که ترس از حذف نفت روسیه توسط پوتین از بازار باعث شد قیمت نفت طی دو هفته به میزان ۴۰ درصد افزایش یابد نیز سپری شده است و زمانی که پوتین در واکنش به تعیین سقف قیمت از سوی G۷ و ممنوعیت صادرات نفت به آنها را اعلام کرد قیمت نفت کاهش یافت.
اکنون آشکار شده که جهان دیگر به نفت پوتین وابسته نیست. بازار نفت در بحبوحه افزایش عرضه به نفع خریداران و نه فروشندگان است عرضهای که بیش از حد کافی برای جبران کاهش احتمالی تولید نفت خام روسیه است.
قیمت نفت اکنون در مقایسه با پیش از جنگ اوکراین پایینتر است و تنها در نیمه دوم سال ۲۰۲۲، عرضه روزانه به میزان ۴ میلیون بشکه در آمریکا، ونزوئلا، کانادا و برزیل افزایش یافت.
اهرم پوتین از بین رفته و سقف قیمتی به او یک انتخاب باخت، باخت میدهد. چین و هند نیز از آن برای تخفیف تا ۵۰ درصد استفاده میکنند و اگرچه هند ۳۳ برابر بیشتر از سال قبل نفت خریداری کرده ولی روسیه با توجه به هزینه تولید ۴۴ دلاری و حمل پرهزینهتر، سود چندانی کسب نمیکند و با کاهش تولید بازارهای فعلی را هم از دست خواهد داد.
حتی سایر کارتهای پوتین نیز تمام شده اند. بازی او برای تبدیل کردن محصولات غذایی به یک سلاح، به طرز فجیعی شکست خورد و در برخی از بازارها مانند نیکل، پالادیوم و تیتانیوم که روسیه از لحاظ تاریخی تسلط داشت نیز خریداران که از باج خواهی و قیمت بالا میترسیدند، احیا را تسریع کرده و به سرمایهگذاری غیر فعال در زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی و پروژههای معدنی خود نیرو بخشیدهاند.
۳۱۱۳۱۱
کد خبر 1726143منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ولادیمیر پوتین اتحادیه اروپا گاز طبیعی مایع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۸۷۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
در 23 ژوئن 2023، یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، شورشی علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به راه انداخت.
به گزارش جماران، فارن پالیسی در این باره می نویسد: تصمیم پریگوژین منجر به برخی از خارقالعادهترین صحنهها در تاریخ اخیر روسیه شد. هنگامی که نیروهای گروه واگنر کنترل مرکز استان روستوف را به دست گرفتند، جمعیت شهر علناً شورشیان را در آغوش گرفتند و برای آنها غذا و نوشیدنی آوردند و آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی زنده تشویق کردند. زمانی که پریگوژین شخصاً ظاهر شد، اندکی قبل از اینکه سرانجام شورش خود را رها کرد، همه از او استقبال کردند. اینجا چه خبر بود؟ آیا مردم روستوف صرفاً وضعیت پریگوژین را به عنوان گویای حقایق ناخوشایند در مورد حمله به اوکراین تحسین می کردند؟ آیا آنها فقط ناامیدی خود را از بی کفایتی آشکار سران ارتش عادی ابراز می کردند؟ آیا آنها فکر می کردند که واگنر پیروز می شود و در حال انتخاب طرف خود در این مخاصمه بودند؟ آیا آنها از فرصت برای ابراز نارضایتی گسترده تر استفاده می کردند؟ یا همه موارد فوق - یا هیچ کدام؟
شورش پریگوژین تصویر واضحی از مشکلاتی را ارائه می دهد که هر کسی که سعی می کند بفهمد مردم روسیه واقعاً چه فکری می کنند، با آن مواجه است. اما این سوالی است که نیاز به پاسخ فوری دارد. مقابله با رژیم پوتین و جنگ آن علیه اوکراین بسیار سخت تر خواهد بود مگر اینکه سیاست گذاران و استراتژیست ها بتوانند به درک درستی از افکار عمومی روسیه برسند.
پوتین در سخنرانی شب سال نو خود در پایان سال 2023 این دیدگاه را بیان کرد که میخواهد روسها و تا حدی سایرین بپذیرند: مردم روسیه و رهبر آنها یک «جامعه متحد» را تشکیل میدهند. در این روایت، بین دیدگاه پوتین برای کشور و آنچه روسهای معمولی میخواهند، فاصلهای وجود ندارد و این شامل جنگ در اوکراین میشود، که او آن را به عنوان یک مبارزه قهرمانانه (علیه به اصطلاح نئونازیها) به تصویر میکشد که به طور گسترده توسط شهروندان حمایت میشود.
البته واقعیت نسبتاً پیچیده تر است. این ظاهر اجماع یکپارچه توسط یک دولت پلیسی فراگیر اجرا می شود. یک دستگاه امنیتی عظیم همه چیزهایی را که روسها میگویند و انجام میدهند زیر نظر دارد. برخی از برجستهترین منتقدان پوتین، مانند ولادیمیر کارا مورزا و ایلیا یاشین، به اتهام انتشار «اطلاعات نادرست» درباره ارتش روسیه و جنگ، در حال گذراندن محکومیتهای چشمگیر زندان هستند. الکسی ناوالنی، مخالف پیشرو، یکی دیگر از فعالان معروف ضد جنگ، اخیراً در شرایط نامشخصی در زندان درگذشت. اندکی پس از آن، دستیار او که در تبعید در لیتوانی زندگی می کرد، مورد حمله وحشیانه یک مهاجم با چکش قرار گرفت.
روس های معمولی به خوبی از خطرات ناشی از گفتن حرف نادرست آگاه هستند. سالمندان هنوز خاطرات روشنی از زندگی در زمان رهبران سابق جوزف استالین و لئونید برژنف دارند، خاطراتی که به طرق مختلف به نسلهای کنونی رسیده است.
لیوبوف سوبول، فعال اپوزیسیون تبعیدی معتقد نیست که روسها مایلند آنچه را که فکر میکنند به مسئولان برگزار کننده نظرسنجی ها بگویند: او به فارن پالیسی گفت: «بیشتر اوقات با پاسخهایی که طرفداران دولت را منحرف میکند، نتایج غیرقابل اعتمادی دریافت میکنید. کسانی که از رژیم پوتین حمایت می کنند صادقانه و آشکار پاسخ خواهند داد، در حالی که افراد مخالف از ترس انتقام، مشکلات در محل کار و سایر مشکلات از گفتن حقیقت و بیان احساسات واقعی خود می ترسند.»
نظرسنجی قابل اعتماد به حداقل میزان اعتماد نیاز دارد و اعتماد عموماً در همه جوامع بسته، نه تنها روسیه، کم است. دقت هر نظرسنجی افکار عمومی منوط به در دسترس بودن پاسخ دهندگانی است که هیچ ترسی از پیامدهای منفی ندارند و می توانند پرسشگران خود را نسبتاً قابل اعتماد بدانند. هیچ یک از این شرایط در روسیه وجود ندارد.
برگزارکنندگان نظرسنجی در همه جا نگران چیزی هستند که آن را سوگیری مطلوبیت اجتماعی مینامند ؛ فشار شدید برای گفتن آنچه میدانید از شما انتظار میرود، اما در حکومتهای استبدادی، این مشکل بسیار حادتری است. تعداد کمی از روسها ممکن است نظرات واقعی خود را با کسی که نمیشناسند و از طریق تلفن با آنها تماس گرفته در میان بگذارند و حتی تعداد کمتری نیز احتمالاً نظرات مخالف خود را بیان میکند.
اینکه غرب و اوکراین چگونه پیامهای خود را به جمعیت روسیه میفرستند، تا حد زیادی به این بستگی دارد که آنها چقدر خوب روسها و طرز فکر آنها را می شناسند.
پی بردن به احساسات عمومی برای خود پوتین که ارتش کوچکی از نظرسنجی های خود را برای ارزیابی روحیه ملی دارد به همان اندازه مهم است. اما آیا واقعاً می تواند به آنها اطمینان داشته باشد تا آنچه را که نمی خواهد بشنود هم به او بگویند؟ او ممکن است هرگز نتواند خود را از روایتهای تبلیغاتی خود که به طرز شگفتانگیزی با رفتار طرفداران پریگوژین در روستوف در تضاد است، رهایی بخشد.
این مشکل با کسانی که در حال انجام نظرسنجی هستند تشدید می شود. دو مورد از برجستهترین سازمانهای نظرسنجی در کشور، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه (VCIOM) و بنیاد افکار عمومی (FOM)، تحت کنترل دولت هستند. سومین مورد، مرکز که توسط گروهی از کارشناسان که در سال 2003 از VCIOM جدا شدند تشکیل شد و اغلب به عنوان مستقل توصیف می شود، بارها مورد حمله کرملین قرار گرفته که آن را به عنوان عامل خارجی محکوم کرده است.
دو سال پیش، وبسایت مستقل Proekt تحقیقی را منتشر کرد که ادعا میکرد کرملین مستقیما در کار VCIOM دخالت دارد. روزنامهنگاران ادعا کردند که VCIOM با تغییر عبارت سؤالات نظرسنجی به روشهایی که پاسخهای «مناسب» را به پاسخدهندگان القا می کند آنها را تحت فشار قرار می دهند.
همچنین گفته میشود که مقامات دولتی برگزارکنندگان نظرسنجی ها را متقاعد کردهاند که از نشان دادن روندهای بلندمدت در میزان اعتماد و محبوبیت پوتین در وبسایت شرکت خود خودداری کنند؛ از جمله پایینترین میزانی که در سال 2018 شروع شد، زمانی که موقعیت او به دلیل اصلاحات عمیقاً نامطلوب بازنشستگی تضعیف شد. اعتماد روس ها به رئیس جمهور خود در مارس 2020 به کمترین میزان در 14 سال گذشته یعنی 28.3 درصد کاهش یافت، اگرچه متعاقباً پس از تهاجم گسترده به اوکراین به شدت افزایش یافت.
بر اساس آخرین نظرسنجی لوادا که در ماه مارس منتشر شد، دادههای لوادا و سایر نظرسنجیهای مستقل، مانند روسی فیلد و گروه کرونیکل نشان میدهد که حمایت عمومی از جنگ همچنان قوی است ؛ 77 درصد. با این حال، لوادا همچنین تاکید کرد که بیشتر پاسخ دهندگان (52 درصد) طرفدار مذاکرات صلح هستند تا ادامه خصومت ها (40 درصد)، که با خواسته های کرملین همخوانی ندارد. 66 درصد از افراد مورد بررسی موافق بودند که روسیه بهای بسیار بالایی را برای تهاجم پرداخت می کند.
ولادیمیر میلوف، فعال اپوزیسیون می نویسد که این یافته ها تصویر حمایت ظاهراً محکم از جنگ را که اغلب در رسانه ها نقل می شود، پیچیده می کند. او استدلال میکند که تعداد کل حامیان ذکر شده در نظرسنجیها باید تفاوتهای مهم بین کسانی که «بیقید و شرط» از جنگ حمایت میکنند (گروهی که او ۳۵ تا ۴۰ درصد میداند) و آنهایی که «بیشتر از آن حمایت میکنند تا با آن مخالفت»، به تصویر کشیده شود.
او خاطرنشان میکند که نظرسنجیها همواره مخالفت شدیدی را با موج دوم بسیج نظامی برای اعزام به خط مقدم نشان داده، احتمالاً به همین دلیل است که پوتین تاکنون از صدور دستور آن خودداری کرده است.
میلوف همچنین می گوید که مخاطبان تلویزیون دولتی روشی که از دیرباز مورد پسند پوتین برای تثبیت پیامش در اذهان مردم بود در حال کاهش شدید است، که نشانهای از کاهش اعتماد به رسانههای رسمی است. او توجه را به تفاوتهای جمعیتی فاحش در میان پاسخدهندگان جلب میکند: حمایت از جنگ در میان افراد مسن و روستایی غالب است، در حالی که در میان جمعیت شهری جوانتر در ضعیفترین حالت خود قرار دارد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم اساساً بی تفاوت هستند و به نظرسنجی ها و مقامات هر آنچه می خواهند بشنوند را خواهند گفت. برخی از کارشناسان آن را با اصطلاح زیبا "بی تفاوتی آموخته شده" توصیف می کنند.
کارشناسان در حال آزمایش راههای جدیدی برای مقابله با مشکل بی اعتمادی به نظرسنجی ها هستند. یکی از این راه ها استفاده از قدرت جمعآوری دادههای اینترنت است. دو دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در حال بررسی پرسشهای جستجوی روسها در گوگل و یاندکس، یک موتور جستجوی داخلی هستند.
این دادهها، در میان چیزهای دیگر، نشان میدهد که روسها از لحاظ مالی بسیار کمتر از آنچه اغلب ادعا میشود احساس امنیت میکنند: پرسشها درباره «ورشکستگی»، «تأمین مالی مجدد وام مسکن» و «اهدای کلیه» از آغاز تهاجم افزایش یافته است. جستجوها درباره افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز به شدت افزایش یافته است. محققان همچنین افزایش پرسشهای مربوط به استبداد (از جمله کار مورخ هانا آرنت در مورد توتالیتاریسم و اورول 1984) را دنبال کردند.
برای مدت طولانی، معامله ضمنی میان مردم و کرملین این بوده که پوتین رفاه و ثبات را به ارمغان می آورد و روس ها با سکوت سیاسی به آن پاسخ می دهند. اکنون این معامله با جنگ، با سربازی اجباری، عدم اطمینان اقتصادی شکسته شده است. این روزها حضور رژیم در زندگی شما بسیار زیاد شده است. اکنون در جامعه روسیه افرادی سیاسی شدهاند که قبلاً به سیاست علاقه نداشتند.
در نهایت یک چیز مسلم است: وقتی کسی به شما میگوید که روسها در دیدگاههای خود متحد و یکدست هستند، حرف آنها را نپذیرید. فهمیدن اینکه واقعاً در درون آن سرها چه می گذرد آسان نخواهد بود.